سلام غریبه

سلام غریبه

اشتباهم این بود !! عمق رابطه مان آنقدر نبود که درون آن شیرجه زدم . . .
سلام غریبه

سلام غریبه

اشتباهم این بود !! عمق رابطه مان آنقدر نبود که درون آن شیرجه زدم . . .

داریوش اقبالی


با تو اسان میشد از دست سیاهیها گریخت

رو به سوی ظلمت شبهای بی  فردا گریخت
بی تو ،ای ازاده،ای والا کلام
گر نباشی در میان
باید که از دنیا گریخت

نظرات 1 + ارسال نظر
مریم چهارشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 07:02 ب.ظ http://sooskesiah.blogsky.com

سلام
این شعرو داریوش خونده؟!
قشنگ بود

سلام
خوندنش رو نمیدونم اما از داریوشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد